بیوگرافی احمد پور مخبر
نوشته شده توسط : فرزام

 _ دوست دارم خودتان صحبت را آغاز کنید.

پورمخبر: این بنده حقیر احمد پورمخبر، معروف به (مش قربون) سال 6831 را به عموم ملت ایران از صغیر و کبیر تبریک می‌گم، امیدوارم تمام سال شاد و سرزنده و شاداب و مثل خودم شنگول باشند، همچنین امید دارم این مخلص را در نوکری بپذیرند.
_ آقای پورمخبر! چگونه به عطاران معرفی شدید؟
پورمخبر: نمی‌دانم که از چه طریقی پسرم با عطاران ارتباط تلفنی برقرار می‌کنه، در همین ارتباطات به (محمد)، پسرم، قول می‌ده در سریال (متهم گریخت) از او استفاده کنه، ولی زمانی که محمد به دفتر می‌ره به او می‌گه در این کار نقشی برای تو ندارم، نقش یک پیرمرده که حدودا هفتاد، هشتاد ساله است. محمد میگه اگه اجازه بدی پدرم هم برای تست بیاد... عطاران لبخندی می‌زنه و می‌گه بابای تو خیلی سن داشته باشه 04 تا 54 ساله. به هر حال محمد هر طور شده از او وقت می‌گیره؛ وقتی رضا عطاران منو دید، گفت (تو همونی هستی که می‌خواستم). اول قرار بود نقش شازده رو بازی کنم، اما چون شازده‌ها باید چاق و هیکلی باشند، منتفی شد، برای همین مش قربون‌ رو بازی کردم.
_ یعنی از ابتدا (مش قربون) در فیلمنامه نبود؟
پورمخبر: چرا بود، ولی خیلی کوتاه، که به خاطر من زیادش کردند که اول قرار بود (باقر صحرارودی) بازی کنه... خدا را شکر خوب از آب درآمد. همون‌جا بود که برای نقش پدربزرگ هم انتخاب شدم.
_ چطور؟

پورمخبر: گوش‌های تیزی دارم، روز آخر فیلمبرداری بود که عطاران آروم گفت: به درد بابابزرگ هم می‌خوره...
_ پیش از این هم سابقه بازیگری داشتید؟

پورمخبر: بله، در دو فیلم از مجید مجیدی، یکی بچه‌های آسمان، اون یکی رو فراموش کردم، مثل این‌که فیلم دوم اکران هم نشد.
_ مجید مجیدی چطور شما را پیدا کرد؟
پورمخبر: تو محله ما فیلمبرداری داشت، منم برای تماشا رفته بودم که یکی از بچه‌ها گفت یک دهن آواز بخون تا خستگی گروه رفع بشه، نگو همون خوندن به درد فیلم می‌خوره، برای همین یک نقش کوتاه به من دادند، مجیدی باز هم می‌خواست که با من همکاری کنه، اما نرفتم.
_ چرا؟
پورمخبر: چون نقشی که من بازی کردم با روحیاتم جور نبود. من آدم بانشاط و سرزنده‌ای هستم، دوست دارم در فیلم‌های شاد و خنده‌آور بازی کنم.
_ چرا خواننده نشدید؟
پورمخبر: چون دنبالش نرفتم، آن هم به خاطر وجود رفقای ناباب و حسود... حالا هم که فیلم بازی کردم به دلیل حسادت‌شان دوستی‌مون به هم خورده...
_ در اقوام‌تان هنرمند دیگری هم هست؟
پورمخبر: برادرم به نام (محمد فرزین) چون از شهرت پورمخبر خوشش نمی‌اومد نام هنری فرزین رو انتخاب کرد. پسرم محمد هم در سریال شبکه سه و نیم، چند سکانس بازی کرده، همین‌طور در فیلم سینمایی (شب بخیر فرمانده.)
_ چند فرزند دارید؟
پورمخبر: چهار تا؛ پسر بزرگم محمد 02 ساله است. بعد از آن مصطفی، مریم و زهرا، چون دیر ازدواج کردم اختلاف سنی من با اونا زیاده...
_ در چه سنی ازدواج کردید؟
پور مخبر: 74 سالم بود که تازه عاقل شدم و فهمیدم باید تشکیل خانواده و زندگی بدم.
_ اینقدر دیر... ؟
پورمخبر: همان‌طور که گفتم به خاطر دوستان ناباب.
_ متولد چه سالی هستید؟
یعنی این‌که فردی متعادل هستید.

_ اینقدر دیر... ؟

پورمخبر: همان‌طور که گفتم به خاطر دوستان ناباب.
_ متولد چه سالی هستید؟
پورمخبر: 9131 در تهران، محله گلوبندک.
_ در سریال ترش و شیرین با کدام یک
از بازیگران راحت‌تر کار می‌کردید؟
پورمخبر: حمید لولایی.
_ به طور معمول چه نصیحتی به پسرتان
می‌کنید؟
پورمخبر: قدر جوانیش رو بدونه، با دوستان ناباب رفاقت نکنه، حتی دوستی که سیگار می‌کشه، چون به عقیده من همه چیز از همین سیگار شروع شده و به چیزهای دیگر ختم می‌شه.
زلیخا مرد از این حسرت که یوسف گشته زندانی
چــــرا عاقــــل کنــــد کـــاری کــــه بــاز آرد پـــــشیمــــانی
یک دوستی داشتم به نام (ایزد)، آدم بسیار پولداری که به راه خلاف کشیده شد. هر دفعه برای خریدن موادمخدر یکی از خانه‌ها یا مغازه‌هاشو می‌فروخت تا این‌که یک شب سنکوب کرد و جنازه‌اش افتاد گوشه خیابون، این داستان رو بارها برای پسرم تعریف کردم تا ازش عبرت بگیره، امیدوارم هیچ‌کس به این سرنوشت دچار نشه.
_ ورزش می‌کنید؟
پورمخبر: حرفه‌ای که نه، اما هر روز صبح نرمش و پیاده‌روی می‌کنم.
_ دوران جوانی چطور؟
پورمخبر: حرفه‌ای کشتی میگرفتم، آن زمان در باشگاه پولاد با محمد طالقانی، ابراهیم سیف‌پور، محمود رفتاری، خادم بزرگ و برزگر هم دوره بودیم.
_ چقدر میان مردم چهره شناخته شده‌ای
هستید؟
پورمخبر: خیلی زیاد، پیش از این هم در محله‌های بازار تهران، مولوی، لاله‌زار، استانبول، امیریه، حسن‌آباد، خیابان سپه و... شناخته شده بودم، حالا که فیلم بازی کردم، کل ایران منو می‌شناسن.
_ شهرت خوب است؟
پورمخبر: دوست‌داشتنی و شیرین، چون مردم رو خندوندم و شادشون کردم، منو دوست دارند و با محبت با من برخورد می‌کنند.
_ تحصیلات‌تان تا چه مقطعی است؟
پورمخبر: سیکل دارم، البته سیکل اون موقع، بالاتر از دیپلم حالاست، با همین سیکل می‌تونستیم به دانشکده افسری بریم.
_ پیش از آن‌که‌ با عطاران آشنا شوید، از چه
راهی کسب درآمد می‌کردید؟
پورمخبر: در جاهای مختلفی فعالیت کردم، معلمی البته روزمزدی، به مدت هشت سال در دبستان جعفر اسلامی در محله خیام، بعد به خاطر این‌که در کارهای قبلی امنیت شغلی نداشتم، برای کسب درآمد بالاتر رفتم دنبال میوه‌فروشی، می‌رفتم میدون شوش، پنج تن خربزه و هندوانه می‌آوردم، می‌ریختم گوشه خیابان و نصفه قیمت می‌فروختم. همه کار کردیم اما به قول شاعر:
هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم
_ الان چطور؟

پورمخبر: در شهرهای مختلفی که مراسم جشن برگزار می‌شه، دعوتم می‌کنن برای آواز خواندن آخر هم دستمزدم رو می‌دن و به قول قدیمی‌ها سبیلمو چرب می‌کنن.
_ اینقدر به شعر علاقه‌مند هستید، خودتان
هم شعر می‌گویید؟
پورمخبر: بله مثلا:
عصبانی نشو غصه نخور
عوض غصه و غم پسته بخور
دو سه مثقال چای دم کن
رفع اندوه و غم و ماتم کن
بعد از این با من غم دیده بگو
چاره غم ز جوانمرد بجو
سیگار زسی کار کند بیکارت
تریاک کند بی هنر و بی عارت


خانواده سبز: از بین شعرا به کدام یک علاقه مندید?
پورمخبر: حتی شعرایی که می خونم نمی دونم از کدوم شاعره فقط به صورت گلچین تو ذهنمه.
خانواده سبز: گفته می شود برای بابابزرگ در سریال ترش و شیرین دیالوگی در فیلمنامه نوشته شده و تمام صحبت هایی شما بداهه بوده است?
پورمخبر: خیلی از روزنامه ها و مجلات این مطلب رو نوشته بودند در صورتی که تنها در برخی از قسمت ها دیالوگ از من بود مثل خوندن ترانه ها که باز آن هم عطاران پیشنهاد می داد فقط تکیه کلام ها از خودم بود یا مثلا سکانسی که تنها در خانه مانده بودم و تلفنی با جهان صحبت می کردم .
خانواده سبز: حله تکیه کلام شماست یا بابابزرگ ?
پور مخبر :
از خودمه ... یا بیابخور حالش رو ببر.
خانواده سبز: زمان جوانی هم به بازیگری علاقه مند بودید?
پور مخبر: ازکودکی در سینماها بزرگ شدم صبح با یک نون بربری می رفتم ساعت ده شب می اومدم بیرون فیلم های عربی هندی رایج کاپور آلن دلن و ... از فیلم های ایرانی هم تمامش را دیده ام از اولین فیلم ملک مطیعی که ولگرد بود بگیر تا آخرین فیلم های اکران شده این روزها .
خانواده سبز: فیلمی بود که دوست داشته باشید در آن بازی کنید?
پور مخبر: ولگرد و غفلت رو خیلی دوست داشتم .

خانواده سبز: بعداز کارهای عطاران پیشنهاد بازی به شما شده?
پورمخبر: پیش از ترش و شیرین چند پیشنهاد داشتم که رد کردم ولی دیگر پیشنهادی نشده البته این هم بگم با هیچ کارگردانی جز رضا عطاران کار نخواهم کرد.
خانواده سبز: چرا
پورمخبر: چون خودش مرام و خاکیه و اصلا ادعای کارگردانی و هنرمندی نداره تازه اسم منم گذاشته بی ادعا آخه اصلا من چی کاره هستم جز یک بنده ناچیز خدا
به جز عطاران کار چه کسی را زمینه طنز می پسندید?
پور مخبر: هیچ کس امام فیلم های عطاران یک سرو ته اول و آخری داره کارش رو با نام خدا شروع می کنه و با نام خدا هم به پایان می بره دربه دری و بی خانمانی مردم رو نشون می ده.
خانواده سبز : حرف پایانی.
پورمخبر: چرا چوا برنگریم
چرا چو شمع نسوزیم.
که این اشعار من است
هر آنچه شعر می نویسیم به اشک پاک مکن
که این سطور پس از مرگ یادگار من است.

همینطور هم که میدونید همه مردم این مرد رو دوست دارم بهترین بازیگر کمدی ای ول....

وچنتا از کارهای اودر سینما

به روح پدرم در نقش برزو مستان

دلداده اقای قهرمان

خروس جنگی اقاجون

دامادی به نام صفردایی

زنها فرشته اند مش رحیم

و.....

سریالها

ترش وشرین اقا جون

متهم گریخت مش قربون

و....

کلا این بازیگر طنز بسیار عالی است تازه جدیدا در فیلم طلاق به سبک ایرونی بابازی حامد کمیلی و تینا اخوند تبار بایکرده است.

ازتون خواهش مینم نظر بذارین ومنتظر مطالب بعدی باشیددر ضمن برای دین عسهای این بازیگر به ادامه مطلب مراجعه کنید.




:: موضوعات مرتبط: بیوگرافی احمد پورمخبر , ,
:: برچسب‌ها: بیوگرافی , عکس , احمد پور مخبر , زندگی نامه پور مخبر , تصاویر زیبای احمد پور مخبر , خبر جدید از احمد پور مخبر , ,
:: بازدید از این مطلب : 489
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 آبان 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: